سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پرخوری حجاب تیز فهمی است . [امام علی علیه السلام]
 

 

 

عصمت infallibility

در آیه 40 سوره توبه «ثَانِىَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِى الْغَارِ.. .» ، مصداق آن دو نفر چه کسانى هستند؟ با توجه به عصمت پیامبر و نص صریح آیه فوق که همراه پیامبر مى ترسید ، نه خود پیامبر و خدا آرامش و سکینه را بر دل همراهش فرستاد تا آرام شود و.. . بفرمایید این آیه ، به خصوص جمله آخر آن چه معنا و مفهومى دارد؟ با توجه به آیه «إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ فِى الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ یَوْمَ یَقُومُ الاَْشْهَـدُ» (مؤمن ، 51)

 

در مورد در غار بودن ابى بکر با پیامبر که در آیه 40 سوره توبه به آن اشاره شده ، هرچند برخى ازعلماى اهل سنت ، مانند فخر رازى کوشش کرده اند تا از این آیه ، فضایلى را براى ابى بکر استنباط کنند ، ولى با دقت در آیه روشن مى شود که این آیه نه تنها هیچ دلالتى بر فضیلت او ندارد ، بلکه بر مطاعن او نیز دلالت مى کند ; زیرا :

اولا ، کلمه «صاحب » در لغت به معنى «همنشین » و «همسفر» به طور مطلق است ، اعم از اینکه همنشین و همسفر شخص خوبى باشد یا شخص بدى ، چنانکه در آیه 37 سوره کهف در داستان آن دو نفر که یکى با ایمان و خداپرست و دیگرى بى ایمان و مشرک بود ، مى خوانیم :«قال له لصاحبه و هو یحاوره أکفرت بالّذى خلقک من تراب » .

ثانیاً ، برخى ضمیر «علیه » در جمله «فأنزل الله سکینته علیه » (توبه ، 40) را به ابى بکر برگردانده و گفته اند که پیامبر نیاز به سکینت و آرامش نداشت ; بنابراین نزول سکینت و آرامش براى همسفرش ابى بکر بوده و بدین وسیله خواسته اند فضیلتى را براى ابى بکر ثابت کنند که سکینت الهى بر او نازل شده ; در حالى که ضمیر علیه به ابى بکر برنمى گردد ; بلکه به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) برمى گردد ; به چند دلیل :

1 . همه ضمیرهاى در «إلاّتنصره » ، «نصره » ، «أخرجه » ، «لصاحبه » و «أیّده » به پیامبر برمى گردد ; بنابراین معنا ندارد که از میان همه این ضمایر ، فقط ضمیر «علیه » را به ابى بکر برگردانیم ; با اینکه قرینه قطعیه اى در کار نیست و همه ضمیرهاى قبل و بعد آن به پیامبر برمى گردد .

2 . تمام بحث این آیه و دو آیه قبل آن ، بر محور یارى خداوند نسبت به پیامبر دور مى زند و مى خواهد بفهماند که اگر شما پیامبر را یارى نکنید ، خداى متعال یارى اش خواهد کرد ; همان گونه که در غار با جنود الهى او را یارى فرمود .. . ; بنابراین چگونه ممکن است کسى را که تمام بحث آیه بر محور او دور مى زند (پیامبر) را رها کرده و به سراغ کسى برویم که به عنوان تبعى از او بحث شده (ابى بکر) و ضمیر «علیه » را به او برگردانیم ; در حالى که برگرداندن ضمیر به ابى بکر اصلا با سیاق آیات سازگارى ندارد .

3 . در آیاتى از قرآن کریم (توبه ، 26 و فتح ، 26) مى خوانیم : هنگامى که پیامبر در شرایط سخت و مشکل قرار مى گرفت ، سکینت الهى بر او نازل مى شد و بدون شک ، پیامبر در «غار ثور» که دشمنان در تعقیب او بودند ، لحظات سختى را مى گذراند و نیاز به سکینت داشت ، بنابراین ، معنا ندارد که بگوییم پیامبر نیاز به سکینت نداشت و ضمیر «علیه » را به ابى بکر برگردانیم ; بلکه به قرینه این آیات و قراین دیگر که گفته شد ، معلوم مى شود ضمیر «علیه » به پیامبر برمى گردد و نزول سکینت فقط بر پیامبر بوده است و اگر دقت شود ، این خود یکى از مطاعن ابى بکر به حساب مى آید ; زیرا در آیات دیگر مى خوانیم : «فأنزل الله سکینته على رسوله و على المؤمنین ; (فتح ، 26) پس خدا آرامش خود را بر فرستاده خویش و بر مؤمنان فرو فرستاد» ; ولى در اینجا نزول سکینت فقط بر پیامبر بوده (علیه ) ، و معلوم مى شود که ابى بکر ، لیاقت نزول سکینت الهى را نداشته وگرنه بر او هم نازل مى شد ; همان گونه که در آیات دیگر فرموده : خداوند سکینت را هم بر پیامبر و هم بر مؤمنان نازل کرد (فتح ، 26 و توبه ، 26) .

افزون بر آن ، از این آیه شریف فهمیده مى شود که هرچند ابى بکر همراه پیامبر بود ، (إذ هما فى الغار) ; ولى خداى تعالى هیچ عنایتى به او نداشته ، زیرا کلمات : «نصره » ، «سکینته علیه » ، «أیّده » که حکایت از عنایت الهى دارد ، در همه ضمیر مفرد آورده شده که فقط به پیامبر برمى گردد و هیچ نظرى به ابى بکر ندارد ، و با آوردن کلمه «لاتحزن » خبر از سستى و ضعف درونى ابى بکر داده که پیامبر او را دلدارى داده است ; بنابراین ، به نظر مى رسد خداوند متعال با اشاره به این واقعه در این آیه خواسته به ما بفهماند که همراه بودن ابى بکر با پیامبر در غار ثور که در تاریخ نقل شده ، فضیلتى براى ابى بکر نیست ، و با ظرافت خاصى مطاعن او را براى اهل دقت و حقیقت در این آیه بیان کرده است .





  • کلمات کلیدی : مناسبتها

  • ::: جمعه 85/9/24 ::: ساعت 9:15 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر