سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ مسلمانی، پس از بهره اسلام آوردن، بهره ای همچون برادری خدایی به دست نیاورده است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 

 

 

عصمت infallibility

درباره عصمت پیامبران ، به ویژه اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) چند آیه در قرآن کریم آمده است ؟ لطفاً آیات مربوط را بیان فرمایید ؟

 قسمت اول :

عصمت علمی  

ما شیعیان ، انبیاى الهى را از گناه معصوم و از خطا مصون دانسته ، هرگز میان کبیره و صغیره ، عمد و سهو ، پیش از دوران نبوت و پس از آن ، فرقى نمى گذاریم . 

عصمت ، حالتى است که شخص را از قرار گرفتن در خطا و گناه باز مى دارد

 

بنابراین براى ایشان دو نوع عصمت مطرح است :  

1- عصمت از خطا و اشتباه که به آن عصمت علمى مى گویند

2- مصونیت از گناه که عصمت عملى نام دارد . 

براى عصمت ، مراحلى را بیان کرده اند که عبارتند از:

1 . مصونیت در گرفتن وحى الهى

2 . مصونیت در تبلیغ و بیان اصول و فروع دین

3 . مصونیت از گناه ، خواه انجام حرام باشد یا ترک واجب

4 . مصونیت از خطا در امور دیگرى همچون اشتباه حواس در تشخیص امور مربوط به زندگى خود یا اشخاص دیگر .

 

براى عصمت علمى (مرحله اوّل و دوم و چهارم ) مى توان به دلایلى از قرآن استناد کرد : 

 مانند آیه 26 - 28 سوره جن :

 «علم الغیب فلا یظهر على غیبه أحداً * إلاّ من ارتضى من رسول فانّه یسلک من بین یدیه ومن خلفه رصداً * لیعلم أن قد أبلغوا رسلت ربّهم و أحاط بما لدیهم و أحصى کَّل شىء عدداً

 داناى نهان است ، و کسى را بر غیب خود آگاه نمى کند ; جز پیامبرى را که از او خشنود باشد که ]در این صورت[  براى او از پیش رو و از پشت سرش نگهبانانى خواهد گماشت تا معلوم بدارد که پیامهاى پروردگار خود را رسانیده اند و ]خدا [ بدانچه نزد ایشان است ، احاطه دارد و هر چیزى را به عدد شماره کرده است .» 

براساس این آیه ، خداوند علم غیب را در اختیار فرستادگانى که مورد رضاى او هستند قرار مى دهد ; همچنین مأمورانى را از پس و پیش ، مراقب پیامبران خود قرار مى دهد تا آنها اوامر الهى را درست ابلاغ کنند . 

 از این رو چون پیامبران به واسطه مأمورانى تحت نظارت الهى قرار دارند ، لازم مى آید که آنها هم در دریافت وحى ، و هم در ارائه آن به مردم معصوم باشند ، در این مورد ، به آیاتى دیگر نیز استناد شده است که برخى از آنها عبارتند از : 

 اعلى ، 6 و 7 ; نمل ، 6 ; نجم ، 3 و 4 ; طور ، 48  





  • کلمات کلیدی :

  • ::: یکشنبه 85/8/28 ::: ساعت 11:4 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    بسم الله الرحمن الرحیم

    یا ابا عبدالله یا جعفر ابن محمد

    ایها الصادق یا بن رسول الله

    یا حجة الله علی خلقه

    یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا

    و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا

    یا وجیها عندالله ، اشفع لنا عند الله

    فرا رسیدن سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) را به پیشگاه مقدس آقا امام زمان (عج) و  خدمت شما دوستان و عزیزان تسلیت می گویم .

    انسانها هنگامیکه زمان وفاتشان نزدیک می شود و به آن وقوف پیدا می کنند دوست دارند تا تمام تجربیات و آگاهیهایی را که در باره جهان به دست آورده اند به دیگران منتقل نمایند هر چه میزان آگاهی آنان بیشتر باشد مطالبی که بیان می کنند پر محتوا و ارزشمند تر است در حقیقت انسان وقتی به این مرحله می رسد تجربیات سالیان سال را در یک کلمه یا جمله بیان می کند.

    حال سخنان امام (ع)  را که وجودش برای مردم و زمین حجت است و تا او و حجت او نباشد سنگ روی سنگ بند نمی شود ، و عالم به تمام اسرار و رموز هستی است را در آخرین ساعات عمر مبارکش برای شما نقل می کنم .

     

    ابو بصیر : به حضور حُمَیده رسیدم تا رحلت امام صادق علیه السلامرا به او تسلیت گویم . حُمیده گریست وگفت : ای ابا محمّد ! کاش هنگام فوت آن حضرت بودی . یکی از چشمان خود را بست وسپس به من فرمود : خویشان ونزدیکانم را نزد من بخوانید . وقتی همه دور آن بزرگوار جمع شدند ، فرمود : هرگز شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد ، نمی رسد .

    محمّد بن زیاد ازدی : شنیدم که مالک بن انس ، فقیه مدینه ، می گفت :

    به حضور جعفر بن محمّد الصادق می رسیدم وآن حضرت برای من پشتی

    می گذاشت واحترامم می کرد ومی فرمود :

    مالک ! من تو را دوست دارم .

    من از این سخن خوشحال می شدم وخدا را شکر می کردم .

    مالک می گفت : آن حضرت پیوسته در یکی از این سه حالت بود :

    یا روزه داشت ، یا نماز می خواند ویا ذکر می گفت .

        او از اعاظم عبّاد واکابر زهاد خداترس بود .

    حدیث بسیار می گفت ،خوش مجلس بود وپرفایده .

     منتخب میزان الحکمه

     





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 85/8/26 ::: ساعت 12:2 صبح :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    مگر انبیاء و امامان (علیهم السلام ) از کودکى معصوم نبوده اند; پس چطوراین عصمت  با اختیار آن ها منافاتی ندارد؟

     

     عصمت موهبتی الهى و ذاتى است که بر اساس شایستگى هاى افرادآنهم تحت شرایطى، به شخص معصوم افاضه مى شود و هرگز قابل تحصیل و اکتسابی نیست.

     آیه تطهیر و برخى آیات دیگر (ص 47;دخان 32 و. . . ) بر این مطلب دلالت مى کنند. البته این لطف در همه ی شرایط به افراد داده نمى شود; بلکه باید زمینه هاى کسب آن را خود افراد با اختیار خود به وجود آورد تا لطف الهى شامل حال آنان گردد.

     بله بخشى از این زمینه ها مانند  کمالات روحى که از طریق وراثت و یا تربیت به افراد منتقل مى شود،از اختیار خارج بوده ; و بخشى دیگر کاملا اختیارى اند

    بخش اختیاری شامل:

    1. مجاهدت هاى فردى و اجتماعى خود فرد است مثلا درباره پیامبرانى مانند: ((ابراهیم )) و ((یوسف )) و ((موسى )) و پیامبراکرم (ص ) پیش از بعثت خود از خود مجاهدت هایی همچون جهاد آنان با نفس و چشم پوشى از حرام و. . . انجام داده اند که زمینه را براى افاضه ی ((عصمت )) تشدید نموده و لیاقت و شایستگى آنان را براى افاضه ی لطف آماده کرده است .

    2. آگاهى خداوند متعال از فعالیت هاى ثمربخش آنان در دوران رسالت و یا امامت و این که این گروه پس از دریافت مقام منیع نبوت یا امامت,با استقامت و پشتکار شگفت دست به اصلاح زده ، در راه جهاد فردى و اجتماعى سخت کوشش خواهند نمود.

    از جمله هایى که در زیارت دختر گرامى پیامبراکرم (ص ) فاطمه اطهر(س ) وارد شده است ، مى توان به اهمیت این عامل (آگاهى خدا از فعالیت هاى ثمربخش آنان در طول زندگى ) بیش از عوامل دیگر پى برد; آن جا که مى فرماید: ((یا ممتحنةامتحنک. . . به صابرة; اى آزمون شده ! آن جا که خدا تو را پیش از آفرینش آزمود و تو را در میدان امتحان و ابتلا، صابر و بردبار یافت . )) و در دعاى ندبه مى خوانیم : ((اولیایى که آنان را براى خود برگزیدى ; پس از آن که زهد و پیراستگى را در زندگى این دنیاى پست براى آنان شرط نمودى و آنان نیز شرط تو را پذیرفته و تو هم از وفاى آنان آگاه شدى .

    عصمت هر چه قلمداد شود:

    1.    مرحله ای کامل از تقوا تصور شود .

    2.     معلول علم شکست ناپذیرآنان  نسبت به عواقب گناه دانسته شود،

    3.    بازتاب تکامل شناخت نسبت به مقام ربوبى قلمداد گردد،

    به هر حال هرگز موجب سلب قدرت و توانایى از انجام گناه نمى گردد و انسان معصوم مى تواند یکى از دو طرف کار را برگزیند; بنابراین ((انجام ندادن فعل )) دلیل بر عدم توانایى نیست ; بلکه او چون تقواى والایی دارد، یا از علم شکست ناپذیری برخوردارست، و از پیامد گناه و یا شناخت کامل از عظمت خالق، کاملا آگاه است بنابراین با اختیار خود اقدام به انجام کار خلاف نمى کند; هرچند اگر بخواهد مى تواند مانند دیگران مبداء خلاف و گناه باشد، آیات شریفه (انعام ، 87 ـ 88; مائده ، 67) بر آن دلالت مى کنند.

    حاصل این که معصومان داراى دو نوع شایستگى هستند:

     1. شایستگى ذاتى و موهبتى

    2. شایستگى اکتسابى از طریق انجام دادن حسنات وترک محرمات و به دست آوردن ملکات درونى.

     از مجموعه ی این دو شایستگى که یکی اختیاری است و زمینه را برای موهبت الهی فراهم می کند، آن مقام والا حاصل مى شود; سپس اراده ی الهى زمینه هاى توفیق را براى وصول به این مقام والا فراهم مى سازد;اما فراموش نشودکه  بهره گیرى و استفاده از این توفیق به اراده ی خود آنان بستگى دارد. بنابراین ، خداوند متعال با انواع تأکیدها در این آیه شریفه اراده فرموده است که اهل بیت پیامبراکرم (ص ) را از هرگونه پلیدى و آلودگى پاک و مبرّا سازد.





  • کلمات کلیدی : تفسیر قرآن

  • ::: سه شنبه 85/8/16 ::: ساعت 9:27 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    نام اهل بیت در قرآن

    شخصى به نام ابى بصیر گوید : از امام صادق (علیه السلام)پرسیدم : مردم مى گویند چرا از حضرت على (علیه السلام) و اهل بیت او نامى در قرآن کریم نیامده است ؟ امام(علیه السلام) فرمودند : به کسانى که چنین اعتراضى مى کنند ، بگویید همان گونه که نماز در قرآن آمده ، ولى سه یا چهار رکعت بودن آن مشخص نشده و پیامبر(صلى الله علیه وآله)آن را براى مردم تفسیر کرد ; زکات در قرآن نازل شده ولى مقدار آن مشخص نشده و رسول خدا(صلى الله علیه وآله)آن را براى مردم تفسیر کرد و.. . همین طور قرآن خواسته که از خدا و رسولش و اولى الامر اطاعت کنید .» (نساء ، 59) این آیه درباره على و حسن و حسین (علیهم السلام)نازل شده و پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود : هر که من مولاى اویم ، پس على مولاى اوست . یعنى همان گونه که تفسیر جزئیات نماز ، زکات و حج به پیامبر(صلى الله علیه وآله)واگذار شده که دستورهاى الهى را به مردم ابلاغ کنند ، معرفى اولى الامر نیز به ایشان واگذار شده و پیامبر(صلى الله علیه وآله)نیز آنها را به مردم معرفى کردند . سپس امام صادق(علیه السلام)سایر آیات و روایاتى را که در این باره آمده فرموده است .

    در قرآن آیاتى وجود دارد که به گفته شیعه و سنّى درباره امامت و ولایت و عصمت ائمه(علیهم السلام)نازل شده است : از آن جمله مى توان به آیات زیر اشاره کرد :

    1 . آیه اولى الامر (نساء ، 59) که مى فرماید : «یـأیّها الذین ءامنوا أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول و أولى الأمر منکم ; اى کسانى که ایمان آورده اید ، از خدا و پیامبر و اولیاى امر خود اطاعت کنید .»

    2 . آیه تبلیغ (مائده ، 67) که مى فرماید : «یـأیّها الرسول بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته ; اى پیامبر آنچه را از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ، ابلاغ کن ، و اگر نکنى پیامش را نرسانده اى .»

    3 . آیه ولایت (مائده ، 55) که مى فرماید : «إنما ولیکم الله و رسوله و الذین ءامنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکـوة و هم رکعون ; جز این نیست که ولىّ شما خداست و رسول او و مؤمنانى که نماز مى خوانند و همچنان که در رکوعند انفاق مى کنند .»





  • کلمات کلیدی : تفسیر قرآن

  • ::: دوشنبه 85/7/3 ::: ساعت 10:14 صبح :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر
    <      1   2