مگر انبیاء و امامان (علیهم السلام ) از کودکى معصوم نبوده اند; پس چطوراین عصمت با اختیار آن ها منافاتی ندارد؟
عصمت موهبتی الهى و ذاتى است که بر اساس شایستگى هاى افرادآنهم تحت شرایطى، به شخص معصوم افاضه مى شود و هرگز قابل تحصیل و اکتسابی نیست.
آیه تطهیر و برخى آیات دیگر (ص 47;دخان 32 و. . . ) بر این مطلب دلالت مى کنند. البته این لطف در همه ی شرایط به افراد داده نمى شود; بلکه باید زمینه هاى کسب آن را خود افراد با اختیار خود به وجود آورد تا لطف الهى شامل حال آنان گردد.
بله بخشى از این زمینه ها مانند کمالات روحى که از طریق وراثت و یا تربیت به افراد منتقل مى شود،از اختیار خارج بوده ; و بخشى دیگر کاملا اختیارى اند
بخش اختیاری شامل:
1. مجاهدت هاى فردى و اجتماعى خود فرد است مثلا درباره پیامبرانى مانند: ((ابراهیم )) و ((یوسف )) و ((موسى )) و پیامبراکرم (ص ) پیش از بعثت خود از خود مجاهدت هایی همچون جهاد آنان با نفس و چشم پوشى از حرام و. . . انجام داده اند که زمینه را براى افاضه ی ((عصمت )) تشدید نموده و لیاقت و شایستگى آنان را براى افاضه ی لطف آماده کرده است .
2. آگاهى خداوند متعال از فعالیت هاى ثمربخش آنان در دوران رسالت و یا امامت و این که این گروه پس از دریافت مقام منیع نبوت یا امامت,با استقامت و پشتکار شگفت دست به اصلاح زده ، در راه جهاد فردى و اجتماعى سخت کوشش خواهند نمود.
از جمله هایى که در زیارت دختر گرامى پیامبراکرم (ص ) فاطمه اطهر(س ) وارد شده است ، مى توان به اهمیت این عامل (آگاهى خدا از فعالیت هاى ثمربخش آنان در طول زندگى ) بیش از عوامل دیگر پى برد; آن جا که مى فرماید: ((یا ممتحنةامتحنک. . . به صابرة; اى آزمون شده ! آن جا که خدا تو را پیش از آفرینش آزمود و تو را در میدان امتحان و ابتلا، صابر و بردبار یافت . )) و در دعاى ندبه مى خوانیم : ((اولیایى که آنان را براى خود برگزیدى ; پس از آن که زهد و پیراستگى را در زندگى این دنیاى پست براى آنان شرط نمودى و آنان نیز شرط تو را پذیرفته و تو هم از وفاى آنان آگاه شدى .
عصمت هر چه قلمداد شود:
1. مرحله ای کامل از تقوا تصور شود .
2. معلول علم شکست ناپذیرآنان نسبت به عواقب گناه دانسته شود،
3. بازتاب تکامل شناخت نسبت به مقام ربوبى قلمداد گردد،
به هر حال هرگز موجب سلب قدرت و توانایى از انجام گناه نمى گردد و انسان معصوم مى تواند یکى از دو طرف کار را برگزیند; بنابراین ((انجام ندادن فعل )) دلیل بر عدم توانایى نیست ; بلکه او چون تقواى والایی دارد، یا از علم شکست ناپذیری برخوردارست، و از پیامد گناه و یا شناخت کامل از عظمت خالق، کاملا آگاه است بنابراین با اختیار خود اقدام به انجام کار خلاف نمى کند; هرچند اگر بخواهد مى تواند مانند دیگران مبداء خلاف و گناه باشد، آیات شریفه (انعام ، 87 ـ 88; مائده ، 67) بر آن دلالت مى کنند.
حاصل این که معصومان داراى دو نوع شایستگى هستند:
1. شایستگى ذاتى و موهبتى
2. شایستگى اکتسابى از طریق انجام دادن حسنات وترک محرمات و به دست آوردن ملکات درونى.
از مجموعه ی این دو شایستگى که یکی اختیاری است و زمینه را برای موهبت الهی فراهم می کند، آن مقام والا حاصل مى شود; سپس اراده ی الهى زمینه هاى توفیق را براى وصول به این مقام والا فراهم مى سازد;اما فراموش نشودکه بهره گیرى و استفاده از این توفیق به اراده ی خود آنان بستگى دارد. بنابراین ، خداوند متعال با انواع تأکیدها در این آیه شریفه اراده فرموده است که اهل بیت پیامبراکرم (ص ) را از هرگونه پلیدى و آلودگى پاک و مبرّا سازد.
نظرات شما: نظر