قرآن کریم در یکى از بخش هاى بیان داستان زندگى حضرت یوسف مى فرماید: (فَلَمّا جَهَّزَهُم بِجَهازِهِم جَعَلَ السِّقایَةَ فى رَحلِ اَخیهِ ثُمَّ اَذَّنَ مُؤَذِّنٌ اَیَّتُهَا العیرُ اِنَّکُم لَسـرِقون ) پس هنگامى که آنان را به خواربارشان مجهّز کرد، آب خورى را در بار برادرش نهاد، سپس ندا کننده اى بانگ در داد: «اى کاروانیان! قطعاً شما دزد هستید.»
پرسیده مى شود: عبارت (إنّکم لسـرقون) نسبت سرقت دادن به دیگران است؟ آیا یوسف تهمت زد؟ باید توجه کرد معمول است که اگر چیزى در میان گروهى متشکل ربوده شود و رباینده اصلى شناخته نشود، همه را مخاطب مى سازند و این که همه در مظان اتّهام واقع شدند، موضوع زودگذرى بود که به مجرّد بازرسى بارها رفع گردید. براى این پرسش احتمالاتى داده اند:
الف) گوینده یکى از کارمندان یوسف بوده و فریاد زده که شما کاروانیان دزدید و اطّلاع از دستور یوسف (قرار دادن پیمانه در بار یکى از کاروانیان) نیز نداشته است.
ب) یوسف دستور داد، آن جارچى جار بزند که شما کاروانیان دزدید، ولى مقصودش این نبود که پیمانه ما را دزدیدید، بلکه مقصودش این بود که شما برادرتان یوسف را از پدرش دزدیدید.
ج) جمله، استفهامیّه است و تقدیرش این است: (أإنّکم لسارقون) آیا شما دزدید؟
د:و پاسخ مهم این که
نسبت سرقت به بى گناه بر طبق نقشه بود که بنیامین از آن نقشه با خبر بود و به این جهت از اوّل تا آخر، هیچ حرفى نزد و دزدى را انکار نکرد و او مى دانست که این تهمت حقیقى نبوده و نقشه اى براى نگه دارى اوست. و اطلاع ا رسانی به حضرت یعقوب.
ه: حضر یوسفی که خداوند او را از بندگان مخلص خود می داند او به وظیفه خود از هر کس دیگر آگاه تر است و الا پیامبر خدا و بنده مخلص او نمی شد.
نظرات شما: نظر