سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]
 

 

 

عصمت infallibility

در داستان  حضرت ایوب(علیه السلام) گفته  شده که  ایشان  در امتحان  الهى موفق نشد ، لذا مورد غضب خداوند متعال قرار گرفت ; ولى در امتحان  دوم پیروز شد و خداوند عمرى دوباره به  ایشان  عطا فرمود ، آیا این موضوع ربطى به عصمت ایشان  دارد یا خیر ؟ اگر پاسخ مثبت است ، چرا حضرت ایوب    (علیه السلام) در امتحان  الهى پیروز نشد ؟

 

هر چند از برخى پیامبران  الهى(علیه السلام) ترک اولایى مشاهده شده است ، ولى همگى آن ها از گناه معصوم بوده اند . درباره علّت این بلا و امتحان  الهى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «شخصى پرسید: بلایى که  دامنگیر ایوب (على نبینا وآله وعلیه السلام ) شد ، براى چه  بود ؟» امام صادق(علیه السلام) پاسخى فرمود که  خلاصه اش چنین است :

 

«بلایى که  بر حضرت ایوب (على نبینا وآله  وعلیه  السلام ) وارد شد ، به  خاطر این نبود که  کفران  نعمتى کرده باشد ، بلکه  به  خاطر شکر نعمت بود که به همین خاطر نیز ابلیس بر او حسد برد و در پیشگاه خداوند عرضه  داشت :

 اگر او این همه  شکر نعمت تو را به جا مى آورد ، به خاطر آن  است که  زندگى وسیع و مرفهى به  او داده اى و اگر مواهب مادى دنیا را از او بگیرى ، هرگز شکر تو را بجا نخواهد آورد . مرا بر دنیاى او مسلط کن تا معلوم شود که  مطلب چنین است .

 

خداوند نیز براى این که  این ماجرا سندى براى همه رهروان راه حق باشد ، به  شیطان  این اجازه را داد ، او آمد و اموال و فرزندان  حضرت ایوب (على نبینا وآله وعلیه  السلام ) را یکى پس از دیگرى از میان  برداشت ، ولى این حوادث دردناک نه  تنها از شکر حضرت ایوب (على نبینا وآله  وعلیه السلام ) کم نکرد ، بلکه  شکر او را افزون  نمود ! شیطان  از خداوند درخواست نمود بر زراعت و گوسفندان او مسلط شود ، این اجازه به  او داده شد و او تمامى آن  زراعت را آتش زد و گوسفندان  را از بین برد ، باز هم حمد و شکر حضرت ایوب (على نبینا وآله وعلیه السلام ) افزون  شد .

 سرانجام شیطان  از خدا خواست که  بر بدن  ایوب مسلط گردد و سبب بیمارى شدید او شود و این چنین شد ، به  طورى که  از شدّت بیمارى و جراحت قادر به  حرکت نبود ، بى آن که کم ترین خللى در عقل و درک او پیدا شود . خلاصه  ، نعمت ها یکى بعد از دیگرى از حضرت ایوب (على نبینا وآله  وعلیه السلام ) گرفته مى شد ، ولى به موازات آن  ، مقام شکر او بالا مى رفت .

 تا این که  جمعى از رهبان ها به  دیدن او آمدند و گفتند:

بگو ببینیم تو چه گناه بزرگى کرده اى که این چنین مبتلا شده اى ؟ ! حضرت ایوب (على نبینا وآله  وعلیه السلام ) در پاسخ فرمود:

 به عزت پروردگارم سوگند که من هیچ لقمه  غذایى نخورده ام مگر این که  یتیم و ضعیفى بر سر سفره با من نشسته  بود و هیچ طاعت الهى پیش نیامد ، مگر این که سخت ترین برنامه آن  را انتخاب نمودم .»

 

در قرآن  کریم ، آیات 42ـ44 ، سوره شریفه  «ص » همچنین آیات 83ـ84 سوره شریفه  انبیاء ، به  همین داستان  اشاره دارد .





  • کلمات کلیدی : عصمت = infallibility

  • ::: دوشنبه 85/9/13 ::: ساعت 5:1 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر