حضرت ثامن الحجج ، امام رضا علیه السلام
قیصر امین پور
کوچه های خراسان
چشمههای خروشان تو را میشناسند
موجهای پریشان تو را میشناسند
پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
ریگهای بیابان تو را میشناسند
نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران تو را میشناسند
هم تو گلهای این باغ را میشناسی
هم تمام شهیدان تو را میشناسند
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
ای که امواج طوفان تو را میشناسند
بوی توحید مشروط بر بودن توست
ای که آیات قرآن تو را میشناسند
گرچه روی از همه خلق پوشیده داری
آی پیدای پنهان تو را میشناسند
اینک ای خوب، فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان تو را میشناسند
کاش من هم عبور تو را دیده بودم
کوچههای خراسان تو را میشناسند
********
گذاشت دست به سینه ؛ سلام سوی حرم
رسید تا فلکه آب و روبروی حرم
لب زمین دو چشمش دوباره باران خورد
در آستانه دریا گرفت بوی حرم
گذاشت صورت خود را به صورت یک در
نفس کشید و نفس شد به رنگ و روی حرم
و پر شد از تب و تاب لب سبوی حرم
در آن طرف پدری که خمیده با گریه
در ازدحام توسل ز چشم من گم شد
ضریح بود و هزاران دعای توی حرم
نظرات شما: نظر
ویژهنامه اینترنتی «ازدواج آسمانی» سایت صدا و سیما منتشر شد
ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(ع) به فرمان خداوند، از امتیازاتی است که رسول اکرم(ص) بر آن مباهات میکرد. در این پیوند پر میمنت، فرشتگان آسمان در سرور و شادمانی، و بهشتیان به زینت و زیور آراسته شده بودند.
به گزارش قرآن بلاگ ویژهنامه اینترنتی «ازدواج آسمانی» به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) در سایت صدا و سیمای جمهوری اسلامی منتشر شدهاست.
ویژهنامه اینترنتی «ازدواج آسمانی» |
این بخش که به مناسبتهای مختلف در این سایت به روز میشود از زمانی که پیشنهاد این ازدواج به جضرت علی(ع) شد تا برپایی جشن عروسی این دو بزرگوار به طور کامل توضیح دادهاست.
ذخائر العقبی، بحار الانوار، مناقب ابن شهر آشوب و بانوی نمونه اسلام تألیف ابراهیم امینی از جمله منابع به کار گرفته شده در ویژهنامه «ازدواج آسمانی» در قسمتهایی چون افکار خفته بیدار میشود، علی به خواستگاری میرود، توافق، خطبه عقد و مذاکره عروسی آمدهاست.
طبق مطالب ذکر شده در این سایت حضرت علی تقاضای خود برای خواستگاری را اینگونه مطرح کرد: «یا رسول الله پدر و مادرم فدای تو باد، من در خانه شما بزرگ شدم و از الطاف شما برخوردار گشتم. یا رسول الله! به خدا سوگند اندوخته دنیا و آخرت من شما هستی. اکنون موقع آن شده که برای خود همسری انتخاب کنم و تشکیل خانواده دهم، اگر صلاح بدانی و دختر خود فاطمه علیهاالسلام را به عقد من در آوری سعادت بزرگی نصیب من شدهاست».
در بخش دیگری جواب رسولالله را به امیراالمؤمنین چنین نقل کردهاست: «پیامبر فرمود: پیش از آنکه به نزد من بیایی جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد! خدا ترا از بین مخلوقاتش برگزیده و به رسالت انتخاب کرد. علی(ع) را برگزید و برادر و وزیر تو قرار داد. باید دخترت فاطمه را به ازدواج او درآوری. مجلس جشن ازدواج آنان در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده است. خدا فرزندان پاک و نجیب و طیب و طاهر و نیکو به آنان عطا خواهد نمود یا علی هنوز جبرئیل بالا نرفته بود که تو در منزل را زدی».
ویژهنامه اینترنتی «ازدواج آسمانی» سایت صدا و سیما را اینجا ببینید!
منبع: وبلاگ های قرآنی
نظرات شما: نظر
سایت تبیان ویژهنامه الکترونیکی خود را به مناسبت شهادت امام جواد(ع) با عنوان «اسوه کرامت» روی خروجی سایت قرار داد.
به گزارش قرآن بلاگ ، ویژهنامه الکترونیکی «اسوه امامت» شامل بخشهای «امام جواد(ع)؛ تجسم صلابت»، «تلاشهای مذبوحانه مأمون در مورد امام جواد(ع)»، «قدر و منزلت امام جواد(ع)»، «امامت در معرض توطئه»، «امام جواد(ع) از نگاه دیگران»، «کرامات امام جواد(ع)» است.
«جوادالائمه؛ اسوه کرامت»، «داستانهایی کوتاه از زندگی امام جواد(ع)»، «زمزمه احساس»، «نوای غم(مرثیهسرایی)»، «کتابخانه امام جواد(ع)»، تصاویر ویژه و محافظ صحنه(Screensaver)از دیگر بخشهای این ویژهنامه الکترونیکی است.
در بخشهایی از «امام جواد(ع)؛ تجسم صلابت» آمدهاست: «در میان خانواده امام رضا(ع) و در محافل شیعه از حضرت امام جواد(ع) بهعنوان مولودى پرخیر و برکت یاد مىشود؛ چنان که صنعانى مىگوید: روزى در محضر امام رضا(ع) بودم. فرزندش ابوجعفر را که خردسال بود؛ آوردند. امام فرمود: این مولودى است که براى شیعیان ما با برکتتر از او زاده نشدهاست.»
در ادامه این مطلب که از «ماهنامه کوثر، شماره 36، شمسالله صفرلکى» گرفته شده، به توضیح درباره، عصر تهاجم عقیدتى، امام جواد و انتقام از قاتلان حضرت زهرا(ع)، خطبه کوبنده، مبارزه با حدیثسازان، مبارزه با لهو و لعب، قضاوت امام و شکست فقهاى دربارى، حکم محارب، مرگ فتنهگران منافق، قاطعیت امام در طرد افراد ناصالح و ... پرداخته شدهاست.
در ویژهنامه الکترونیکی «اسوه صلابت» درباره «تلاشهاى مذبوحانه مأمون در مورد امام جواد(ع)» نوشته شدهاست: «زمانى که مأمون خواست تلاشهاى خود را براى شکست «امامت» از راه تهى جلوه دادن آن از محتواى علمى، در تلاشى که با درخواست از یحیى بن اکثم، که امام را در یک مسأله محکوم و مجاب کند، به عمل آورد، تکرار کند، امام را مجهز به جواب قاطع و برهان ساطع یافت. تو گویى امام با تبسمى تلخ و سخریهآمیز، این زبان حال را دارد.»
در بخشهایی از «قدر و منزلت امام جواد(ع)» آمدهاست: «علىرغم همه تلاشها و کوششهایى که در هر مناسبتى از طریق مأمون، به منظور کوبیدن شخصیت امام جواد(ع) به عمل مىآمد، ولی نتوانست راه به جایی ببرد و شکست میخورد. تا آنجا که گفتهاند: «مأمون، درباره ابوجعفر (ع) دست به هر حیلهاى زد، ولى به هیچ نتیجهاى نرسید.»
در بخش دیگری از این ویژهنامه الکترونیکی که «امامت در معرض توطئه» نام دارد، نوشته شدهاست: «زمانى که امامت از دیدگاه اهلبیت(ع) و شیعیانشان عبارتاست از ادامه خط نبوت، در رهبرى الهى امت بهسوى هدف والاى رسالت و نیز، سرچشمه همیشه جوشانى است براى اندیشه اسلامى اصیل، که باید همواره امت را سیراب کند و زنده نگهدارد و زلالى و گوارایى را از خدا و رسول(ص) گرفتهاست.»
در ویژهنامه الکترونیکی «اسوه صلابت» امام جواد(ع) از نگاه مأمون عباسی، خیرالدین زرکلی، علی جلال حسینی، محمود بن وهیب بغدادی فنخی، یوسف بن اسماعیل نبهانی، ابن تیمیه، صلاحالدین صفدی، ابن صباغ مالکی، ابن ابی طلحه، سبط بن جوزی و اسقف بزرگ مسیحی توصیف شدهاست.
در بخشهایی از «کرامات امام جواد(ع)» کراماتی از امام جواد(ع) با عنوانهایی چون «خشک شدن دست نوازنده»، «نقره از برگ زیتون»، «طلا شدن خاک»، «جای انگشت بر سنگ» و «نرم شدن آهن» از «کتاب سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی» آورده شدهاست.
در بخش «جواد الائمه؛ اسوه کرامت» نیز چنین آمدهاست: «حضرت امام محمد تقی(ع)، در ماه مبارک رجب سال 195 هجری به دنیا آمد و در ماه ذیعقده سال 220 در 25 سالگی به شهادت رسید. زندگی آن حضرت اگر چه بر اثر شقاوت ظالمانه روزگار، دیری نپایید، اما در آن مقطع زمان، روشنیبخش روح و جان شیعیان بود.»
نظرات شما: نظر
آیا برخورد تند حضرت موسى با هارون ـ که قرآن نقل مى کند ـ با مقام عصمت او سازگار است؟
قرآن کریم در ضمن نقل داستان زندگانى حضرت موسى، مى فرماید: هنگامى که موسى در حال خشم و اندوه به سوى قوم خود بازگشت گفت: پس از من بد جانشینانى براى من بودید، آیا در امر پروردگارتان عجله کردید؟ سپس موسى الواح را بر زمین افکند و سر برادرش را گرفت و به سوى خود کشید. هارون گفت: فرزند مادرم، این قوم مرا ضعیف یافتند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند. پس کارى نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا در شمار ستم کاران قرار مده.
براى روشن شدن پاسخ چند نکته شایان توجه است:
1. هنگامى که موسى به میقات مى رفت، هارون را جانشین خود قرار داد و به او سفارش کرد که میان قوم اصلاح کند و از مفسدان نباشد.
2. هارون به طور کامل به سفارش موسى عمل کرد و هنگامى که بنى اسرائیل خواستند گوساله طلایى را بپرستند به آنان گفت: شما با این گوساله در بوته آزمایش قرار گرفته اید. مرا پیروى و اطاعت کنید، نه سامرى را.
3. هارون تا آن جا که مى توانست به وظیفه اش عمل کرد و از ترس این که میان بنى اسرائیل تفرقه ایجاد شود به شدت عمل روى نیاورد.
4. موسى در میقات از طریق وحى الهى از انحراف بنى اسرائیل آگاه شد.
5. موسى هنگامى که در میقات از انحراف بنى اسرائیل آگاه شد، سخت اندوهگین شد و زحمات چندین ساله اش را در آستانه نابودى دید. هنگامى که میان قومش آمد، با دیدن گوساله و گوساله پرستان، آتش خشمش بیشتر شعله ور گشت و به قوم خود گفت: چه بد جانشینانى در غیاب من بودید. آیا در فرمان پروردگار شتاب کردید؟ آیا پروردگار شما وعده نیکى به شما نداد، آیا عهد او طولانى شد؟
6. موسى خشم و ناراحتى درونى خود را به دو صورت نمایش داد: یکى این که الواح تورات را به دور افکند; دیگر به گمان این که هارون در برابر این کار ناشایست، واکنش کافى نشان نداده، به او گفت: چه باعث شد وقتى دیدى آنان گمراه شدند از من پیروى نکردى؟ آیا با فرمان من مخالفت نمودى؟ این هنگام بود که سر برادرش را گرفت و به سوى خود کشاند.
شکى نیست که عمل بنى اسرائیل از نظر زشتى و وقاحت از حد و اندازه خارج بود، هر چند آنان به عمق زشتى کارشان پى نمى بردند، پیامبر خدا مى فهمید که چه حادثه بس خطرناکى رخ داده است، که اگر واکنش تند از خود نشان ندهد، چه بسا ممکن است بنى اسرائیل به این آسانى از کردار زشت شان دست برندارند و اگر هم دست برداشته، به توحید باز گردند، باز اثر سوء آن در اعماق ذهنشان باقى بماند. بنابراین عصبانیت و خشم موسى نه براى خود و منافع شخصى که براى خدا و انحراف بنى اسرائیل بود. اگر با آن انحراف برخورد تند نمى کرد، گوساله پرستان بیدار نمى شدند. خشم موسى یک ضربه روحى روانى بود که اثر تربیتى فوق العاده اى داشت.
برخورد تند موسى با هارون براى این بود که تصور مى کرد هارون به سفارش هاى او عمل نکرده است. البته پس از آن که هارون اوضاع و شرایط خود را در غیاب وى به او مى گوید، موسى او را معذور مى دارد و از خداوند براى خودش و او درخواست آمرزش مى کند. این طلب مغفرت نه به سبب ارتکاب گناه بود، بلکه نشانه توجه آنان به عظمت مسئولیت شان در برابر خدا بود.
البته شاید این کار موسى و واکنش نسبت به رفتار بنى اسرائیل و برخورد با هارون، نه از سر بى اطلاعى از عمل کرد هارون بوده، بلکه مى خواسته شدت زشتى کار بنى اسرائیل را به آنان نشان دهد.
نظرات شما: نظر
زینت پرستش کنندگان الهى
امام چهارم با لقب "زین العابدین" و "سجاد" خوانده مىشود، چرا که او قبل از هر چیز بنده خالص و صالح خدا بود، و سجدههای طولانی او، هر بیننده را به سوى خدا و پرستش خدا جذب مىکرد.
خداوند در حدیث لوح که آن نامهاى از سوى خدا به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است او را چنین معرفى کرده است: سیدالعابدین و زین اولیائى الماضین؛ او آقاى عبادت کنندگان و زینت اولیاى پیشین من است. یوسف بن اسباط مىگوید، پدرم گفت:
نیمههاى شب به مسجد رفتم، جوانى را که به سجده افتاده بود دیدم که چنین با خدا راز و نیاز مىکرد: «سَجَدَ وَجهى مُتِعَفراً فى التُرابِ لِخالقى و حق له؛ صورتم خاک آلود، براى آفریدگارم سجده کرد، که خداوند سزاوار سجده است.»
به محضرش رفتم، دریافتم امام سجاد علیه السلام است، صبر کردم تا هوا روشن شد، به نزد ایشان رفتم و عرض کردم: اى فرزند پیامبر! چرا آن همه به خود زحمت مىدهى با این که خداوند تو را برترى بخشیده و تو در پیشگاه خدا مقام بسیار ارجمندى دارى؟ او با شنیدن این سخن منقلب شده و گریه کرد و فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
هنگامى که روز قیامت بر پا گردد هر چشمى جز چهار چشم گریان است:
1- چشمى که از خوف خدا بگرید؛
2- چشمى که در راه (جهاد) براى خدا نابینا شده باشد؛
3- چشمى که از حرامهاى خدا پوشیده شده باشد؛
4- چشمى که شب تا صبح در حال سجده بیدار باشد .
عبادت امام سجاد علیه السلام، پرستش کاملا آگاهانه و بسیار عمیق بود، او با لذت و شیفتگى مخصوص، آمیخته با عرفان کامل، خدا را عبادت مىکرد. ارتباط و پیوند او با خدا به گونهاى بود که روایت شده:
شبى براى عبادت برخاست، هنگام وضو، چشمش به ستارگان آسمان افتاد، و همچنان به ستارگان مىنگریست، و در اندیشه آفریدگار و آفرینش آنها فرو رفت، حیران و بهتزده در حالى که دستش در آب بود، به آسمان چشم دوخته بود تا صداى اذان صبح را شنید.
فاطمه سلام الله علیها یکى از دختران امیرمومنان على علیه السلام از جابر بن عبدالله انصارى تقاضا کرد که نزد امام سجاد علیه السلام برود، و به عنوان دلسوزى از آن حضرت بخواهد که جانش را از آسیب عبادت بسیار حفظ کند، زیرا او بر اثر عبادت بسیار، از ناحیه بینى و سر زانوها و کف دستها و پیشانى، آسیب سختى دیده بود. جابر نزد امام سجاد علیه السلام رفت و آن حضرت را از تحمل آن همه رنج طاقت فرسا در عبادت برحذر داشت.
امام به او فرمود: اى همنشین رسول خدا! جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله آن قدر عبادت کرد که پاهایش ورم کرد، شخصى به او عرض کرد: چرا آنقدر به خود رنج مىدهى؟ فرمود: افلا اکون عبدا شکورا؛ آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم.
جابر به امام سجاد علیه السلام عرض کرد:
جان عزیزت در خطر است، کمتر خود را در فشار قرار بده. امام فرمود:
«یا جابر لا ازال على منهاج ابوى موتسیا بهما حتى القاهما؛ اى جابر همواره راه پدرانم (پیامبر و على) را مىپیمایم، و آنها را الگو قرار مىدهم تا به آنها بپیوندم.
صحیفه سجادیه، یکى از نمادهاى عرفانى و زاییده اندیشههاى معرفت شناسى امام سجاد علیه السلام است که به عنوان زبور آل محمد صلی الله علیه و آله شناخته شده، و با مطالعه آن، مىتوان به عظمت بىکران پرستش آگاهانه آن بزرگوار واقف شد.
"حجة الاسلام والمسلمین محمد محمدى اشتهاردى"
منبع:
http://tebyan.net/index.aspx?pid=44619
حاوی لینکهای جالب و پرمحتوا
(مداحی و مولودی ، سخنرانی ، تصاویر زیبا و ....)
نظرات شما: نظر
عباس علیه السلام در نگاه حضرت مهدی علیه السلام
مصلح بزرگ، حجت خدا و بقیة الله الاعظم، امام زمان (عج) - قائم آل محمد (ص) در بخشى از سخنان زیباى خود درباره عمویش عباس (ع) چنین مىگوید:
پیوند به:
حضرت عباس(ع) در نگاه امام صادق (ع)
http://tebyan.net/index.aspx?pid=44582
حاوی لینکهای جالب و پرمحتوا
(مداحی و مولودی ، سخنرانی ، تصاویر زیبا و ....)
نظرات شما: نظر
نظرات شما: نظر
گاهی که می خواهید ساعت خاصی از خواب بیدار شوید ، می توانید این آیه شریفه را از سوره کهف بخوانید .
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً [الکهف : 110]
من بار ها تجربه کرده ام و خیلی جالب عمل می کند . مطمئن باشید که بیدار می شوید البته ممکن است از شدت خستگی حال پا شدن نداشته باشید اما آیه زیبایی است .
تصویر ضمیمه هم از ابتدای سوره کهف است .
نظرات شما: نظر
دلایل عصمت پیامبران را بیان کنید؟
همان گونه که گفته شد عصمت اقسام و مراحلى دارد. براى عصمت، مراحلى را بیان کرده اند که عبارتند از: 1. مصونیت در گرفتن وحى الهى;
2. مصونیت در تبلیغ و بیان اصول و فروع دین;
3. مصونیت از گناه، خواه انجام حرام باشد یا ترک واجب;
4. مصونیت از خطا در امور دیگرى هم چون اشتباه حواس در تشخیص امور مربوط به زندگى خود یا اشخاص دیگر.
براى عصمت علمى (مرحله اوّل و دوم و چهارم) مى توان به دلایلى از قرآن استناد کرد; مانند آیه 26 ـ 28 سوره جن; (علم الغیب فلا یظهر على غیبه أحداً * إلاّ من ارتضى من رسول فإنّه یسلک من بین یدیه ومن خلفه رصداً * لیعلم أن قد أبلغوا رسلـت ربّهم و أحاط بما لدیهم و أحصى کلّ شىء عدداً); داناى نهان است و کسى را بر غیب خود آگاه نمى کند; جز پیامبرى را که از او خشنود باشد که ]در این صورت[ براى او از پیش رو و از پشت سرش نگهبانانى خواهد گماشت، تا معلوم بدارد که پیام هاى پروردگار خود را رسانیده اند; و ]خدا[ بدان چه نزد ایشان است، احاطه دارد و هر چیزى را به عدد شماره کرده است.
براساس این آیه، خداوند علم غیب را در اختیار فرستادگانى که مورد رضاى او هستند قرار مى دهد; هم چنین مأمورانى را از پس و پیش، مراقب پیامبران خود قرار مى دهد، تا آنها اوامر الهى را درست ابلاغ کنند، از این رو لازم مى آید که پیامبران، هم در دریافت وحى و هم در ارائه آن به مردم معصوم باشند. در این مورد، به آیاتى دیگر نیز استناد شده است که برخى از آنها عبارتند از: اعلى، آیه 6 و 7; نمل، آیه 6; نجم، آیه 3 و 4; طور، آیه 48.
امّا در مورد عصمت عملى و مصونیت آنها از گناه، اگر ما تاریخ زندگى انبیاى الهى را مطالعه کنیم، به این واقعیت پى خواهیم برد که آنها از هرگونه گناه و معصیت مبرّا بوده اند و اگر پیش از بعثت نیز از گناه و اشتباه مصون نمى بودند و سوء سابقه مى داشتند، مخالفان با این حربه مى توانستند حیثیت اجتماعى آنها را از میان برده، به اهداف شوم خود دست یابند، حال آن که اثرى از سوء سابقه آنها در تاریخ وجود ندارد.
براى اثبات مصونیت از گناه، به آیات بسیارى از قرآن و دلایل عقلى استناد شده است که از جمله، آیه 90 سوره انعام است: (اُولـئکَ الَّذینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُداهُمُ اقتَدِه); اینان، کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده است، پس به رهبریشان اقتدا بفرما.
روش استدلال به این آیه و آیاتى از قبیل آن، این گونه است:
الف) هر معصیتى گمراهى است.
ب) کسى که از جانب خدا هدایت شده باشد، گمراه نیست.
ج) انبیا از جانب خدا هدایت شده اند. نتیجه آن که انبیا از گناه مبرا و داراى مقام عصمت هستند.
امّا دلیل عقلى: مى دانیم که هدف عمومى بعثت پیامبران، تربیت مردم است. یکى از شرایط تعلیم و تربیت افراد این است که شخص مورد تربیت، به صدق گفتار مربى خود ایمان داشته باشد و تحقق آن در گرو هماهنگى گفتار و رفتار مربى است و چنان چه رفتار مربى برخلاف گفتارش باشد، مورد پذیرش واقع نخواهد شد. هدف از بعثت انبیا که تربیت و هدایت مردم است، محقق نخواهد شد، از این رو لازم است ایشان از عصمتى برخوردار باشند که گفتار و رفتارشان کاملاً با هم مطابقت داشته باشد و این، اختصاص به دوران نبوت پیامبران ندارد، چرا که اگر پیامبرى سوابق خوبى نداشته باشد، گرچه الآن خوب باشد، امّا گفتارش در مردم تأثیر ندارد، بنابراین لازم است انبیا قبل از بعثت نیز از هرگونه گناهى مبرا و معصوم باشند، تا بتوانند با ارائه شخصیتى خالى از هرگونه سوء سابقه و ارائه الگویى تمام عیار، به تربیت مردم بپردازند.
نظرات شما: نظر
اقسام عصمت را بیان کنید؟
ما شیعیان، انبیاى الهى را از گناه معصوم و از خطا مصون دانسته و هرگز میان کبیره و صغیره، عمد و سهو، پیش از دوران نبوت و پس از آن، فرقى نمى گذاریم.
عصمت، حالتى است که شخص را از قرار گرفتن در خطا و گناه باز مى دارد; بنابراین براى ایشان دو نوع عصمت مطرح است:
یکى عصمت از خطا و اشتباه که به آن عصمت علمى مى گویند
و دیگرى مصونیت از گناه که عصمت عملى نام دارد.
نظرات شما: نظر