سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جنبندگان زمین و ماهیان دریا و هر کوچک و بزرگی در زمین و آسمان خدا، برای آموزگار نیکی آمرزش می طلبند . [امام صادق علیه السلام]
 

 

 

عصمت infallibility

از مطالعه بعضى آیات استفاده مى شود برخى پیامبران مانند : حضرت آدم ، نوح ، یوسف و... (علیهم السلام)اشتباهاتى داشته اند و خداوند آن ها را تنبیه کرده است ; آیا عصمت انبیا با آیه شریفه 53 یوسف هماهنگى دارد؟

 

َ«مَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ [یوسف : 53]-

من هرگز خودم را تبرئه نمى‏کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر مى‏کند; مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.»

 

«عصمت » در انبیا امرى ضرورى است . یک انسان معصوم ، نه تنها گناه (اعم از صغیره و کبیره ) مرتکب نمى شود ; بلکه خطا ، اشتباه ، سهو و نسیان ; نیز ندارد ; بله امکان «ترک اولى » براى آن ها هست و ترک اولى نه گناه و نه خطا و نه سهو و نسیان است ، بلکه ترک اولى گرفتن خوب و رها کردن خوب تر است . تمامى آیاتى که درباره برخى انبیا در این باره آمده است . همه اش یا قابل توجیه و تأویل است یا مصداق ترک اولى است .





  • کلمات کلیدی : عصمت = infallibility

  • ::: چهارشنبه 85/9/15 ::: ساعت 12:5 صبح :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    در داستان  حضرت ایوب(علیه السلام) گفته  شده که  ایشان  در امتحان  الهى موفق نشد ، لذا مورد غضب خداوند متعال قرار گرفت ; ولى در امتحان  دوم پیروز شد و خداوند عمرى دوباره به  ایشان  عطا فرمود ، آیا این موضوع ربطى به عصمت ایشان  دارد یا خیر ؟ اگر پاسخ مثبت است ، چرا حضرت ایوب    (علیه السلام) در امتحان  الهى پیروز نشد ؟

     

    هر چند از برخى پیامبران  الهى(علیه السلام) ترک اولایى مشاهده شده است ، ولى همگى آن ها از گناه معصوم بوده اند . درباره علّت این بلا و امتحان  الهى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «شخصى پرسید: بلایى که  دامنگیر ایوب (على نبینا وآله وعلیه السلام ) شد ، براى چه  بود ؟» امام صادق(علیه السلام) پاسخى فرمود که  خلاصه اش چنین است :

     

    «بلایى که  بر حضرت ایوب (على نبینا وآله  وعلیه  السلام ) وارد شد ، به  خاطر این نبود که  کفران  نعمتى کرده باشد ، بلکه  به  خاطر شکر نعمت بود که به همین خاطر نیز ابلیس بر او حسد برد و در پیشگاه خداوند عرضه  داشت :

     اگر او این همه  شکر نعمت تو را به جا مى آورد ، به خاطر آن  است که  زندگى وسیع و مرفهى به  او داده اى و اگر مواهب مادى دنیا را از او بگیرى ، هرگز شکر تو را بجا نخواهد آورد . مرا بر دنیاى او مسلط کن تا معلوم شود که  مطلب چنین است .

     

    خداوند نیز براى این که  این ماجرا سندى براى همه رهروان راه حق باشد ، به  شیطان  این اجازه را داد ، او آمد و اموال و فرزندان  حضرت ایوب (على نبینا وآله وعلیه  السلام ) را یکى پس از دیگرى از میان  برداشت ، ولى این حوادث دردناک نه  تنها از شکر حضرت ایوب (على نبینا وآله  وعلیه السلام ) کم نکرد ، بلکه  شکر او را افزون  نمود ! شیطان  از خداوند درخواست نمود بر زراعت و گوسفندان او مسلط شود ، این اجازه به  او داده شد و او تمامى آن  زراعت را آتش زد و گوسفندان  را از بین برد ، باز هم حمد و شکر حضرت ایوب (على نبینا وآله وعلیه السلام ) افزون  شد .

     سرانجام شیطان  از خدا خواست که  بر بدن  ایوب مسلط گردد و سبب بیمارى شدید او شود و این چنین شد ، به  طورى که  از شدّت بیمارى و جراحت قادر به  حرکت نبود ، بى آن که کم ترین خللى در عقل و درک او پیدا شود . خلاصه  ، نعمت ها یکى بعد از دیگرى از حضرت ایوب (على نبینا وآله  وعلیه السلام ) گرفته مى شد ، ولى به موازات آن  ، مقام شکر او بالا مى رفت .

     تا این که  جمعى از رهبان ها به  دیدن او آمدند و گفتند:

    بگو ببینیم تو چه گناه بزرگى کرده اى که این چنین مبتلا شده اى ؟ ! حضرت ایوب (على نبینا وآله  وعلیه السلام ) در پاسخ فرمود:

     به عزت پروردگارم سوگند که من هیچ لقمه  غذایى نخورده ام مگر این که  یتیم و ضعیفى بر سر سفره با من نشسته  بود و هیچ طاعت الهى پیش نیامد ، مگر این که سخت ترین برنامه آن  را انتخاب نمودم .»

     

    در قرآن  کریم ، آیات 42ـ44 ، سوره شریفه  «ص » همچنین آیات 83ـ84 سوره شریفه  انبیاء ، به  همین داستان  اشاره دارد .





  • کلمات کلیدی : عصمت = infallibility

  • ::: دوشنبه 85/9/13 ::: ساعت 5:1 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    جمله  «ظلمتُ نفسى » که  در دعاى کمیل از قول

    حضرت على(علیه السلام) گفته  شده است ،

     آیا باعث شک و تردید در عصمت آن  حضرت نمى شود ؟

     

    در مورد این که  پیامبران  و امامان  معصوم(علیهم السلام) در دعاها و مناجاتشان  خود را گنه کار مى دانستند و استغفار مى کردند ، پاسخهاى متفاوتى وجود دارد :

     ولى آن چه  جامعتر به  نظر مى رسد ، این است که:

      گناه براى ما انسان هاى معمولى عبارت از انجام دادن  محرمات و ترک واجبات است ، ولى براى ایشان  که  با اختلاف درجاتشان  در اوج کمال و قرب الهى قرار داشته اند ، گناه ، مفهومى وسیعتر دارد و ترک اولى را نیز شامل مى شود ، زیرا آنان  براى خود وظایفى فوق وظایف دیگران قائل بودند و چه  بسا هرگونه  توجه  به  غیر معبود و محبوبشان  را گناهى بزرگ مى شمرده اند ; ازاین رو در مقام عذرخواهى برمى آمدند ; پس عصمت آن ها به  این معنا نیست که  از هر کارى که  بتوان  آن را به  گونه اى گناه نامید ـ حتى ترک اولى ـ مصون باشند ; بلکه  مقصود ، مصونیت از همان  گناه به  معناى ترک واجبات و انجام دادن محرمات است ; مانند این که وقتى حضرت على (علیه السلام)وضع زندگى بچه هاى یتیم فردى را که  در رکاب او جهاد کرده و شهید شده بود ، مشاهده فرمود ، احساس گناه نمود و خود را سرزنش کرد و.. . .





  • کلمات کلیدی : عصمت = infallibility

  • ::: پنج شنبه 85/9/9 ::: ساعت 9:42 صبح :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    اگر قرآن ، پیامبران را به داشتن عصمت کامل و ملایک را به نداشتن قابلیت گناه کردن وصف مى کند ، قصه بر خورد حضرت یوسف

    (علیه السلام) با پدر بزرگوارش و قصه گناه کردن «فطرس »

    را چطور مى پذیرد ؟

     

    عصمت فرشتگان و پیامبران خدا از مسائلى است که با دلایل عقلى و آیات و روایات فراوان به طور قطع ثابت است .

    سراسر آیه هاى سوره یوسف ـ على نبیناوآله وعلیه السلام ـ بر علم و دانش ، بردبارى و شکیبایى و پاکى و عصمت شگفت آور حضرت یوسف صدّیق شهادت و گواهى مى دهد و قرآن ، سرگذشت او را به عنوان «اسوه تقوا» و نمونه پاکى و مظهر عفت و عصمت بیان مى کند و او را از بندگان «مخلَص » (یوسف ، 24) مى شمارد که به فرموده قرآن کریم «مخلَصین » از گزند شیطان در امانند :

    «اِلاّ عبادک منهم المخلصین » (حجر ، 40)

    ادامه مطلب...



  • کلمات کلیدی : عصمت = infallibility

  • ::: چهارشنبه 85/9/8 ::: ساعت 9:27 صبح :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر
    <      1   2   3   4   5